چهارمین گام از راهکار توسعه سازمانی شرکت امیدجوانان به برنامهریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل فعالیتهای برندینگ در راستای مدل توسعه تدوین شده و البته باتوجه به شرایط موجود برای حفظ و تقویت برند میپردازد
گام چهارم : مدیریت یکپارچه برندینگ بازاریابی و فروش
چهارمین گام از راهکار توسعه سازمانی شرکت امیدجوانان به برنامهریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل فعالیتهای برندینگ در راستای مدل توسعه تدوین شده و البته باتوجه به شرایط موجود برای حفظ و تقویت برند میپردازد. در این مرحله سازمان قادر خواهد شد مسیر و شناخت شفافتری از ساخت و توسعه برند، تعامل با مشتریان، ارزشآفرینی برای تحقق برنامه توسعه خود دست یابد. این جوانب با همکاری و هماهنگی بخشهای مختلف سازمان، از جمله بازاریابی، فروش، تبلیغات و روابط عمومی، به تحقق تحقق مدل توسعه تدوین شده در گام نخست منتهی میشود.
در مقابل ، شرکتهایی که فاقد این برنامهها هستند، با چالشهای بیشتری روبرو میشوند و به مرور در بازار رقابتی امروز درگیر چالش های بی شماری در حوزه برندینگ و البته فروش میشوند که در ادامه به مهمترین آنها خواهیم پرداخت.
مدیریت یکپارچه برندینگ و فروش شرکت امیدجوانان چیست ؟
مدیریت یکپارچه برندینگ و فروش شرکت امیدجوانان که در راهکار توسعه سازمانی این شرکت ارائه می شود در حقیقت یک رویکرد هماهنگ و منسجم است که تلاش میکند تا فعالیتهای برندینگ و فروش یک سازمان را بهگونهای هماهنگ کند که اهداف استراتژیک سازمان خصوصا اهداف پیش بینی شده در مدل توسعه سازمان به بهترین شکل ممکن محقق شوند. این نوع مدیریت بر همافزایی بین این دو بخش متمرکز است تا بتواند تجربه یکپارچه و مثبتی را برای مشتریان فراهم کند و در نتیجه عملکرد کلی سازمان را بهبود و شرایط توسعه را محقق کند.
مهمترین عوارض نبود مدیریت یکپارچه برندینگ، بازاریابی و فروش
1-نبود استراتژیهای جامع برندینگ، بازاریابی و فروش که منجر به سردرگمی، پراکندگی فعالیتها و کاهش چشمگیر فروش میشود
2- نبود هماهنگی بین برنامهها و استراتژیهای برندینگ، بازاریابی و فروش که منجر به تخصیص نا مناسب یا اتلاف منابع میشود
3- عدم تمایز در بازار و عدم وفاداری مشتریان به دلیل هویت نا مشخص و شناخت پایین مخاطب از برند، ویژگیها و تمایزها
4- عدم موفقیت در توسعه برند و فروش بدلیل بیبرنامگی و عدم جامعیت در بکاگیری نامنظم و نامناسب از ابزارهای تبلیغاتی خصوصا در حوزه دیجیتال مارکتینگ
5- ضعف در فروش نسبت به پتانسیلها و توانمندیهای موجود که ناشی از عدم شناخت و شناساندن کامل و صحیح ویژگیها و تمایزها است
6- عدم نو آوری در مدلهای معرفی، برندینگ و فروش و در نتیجه کاهش سهم بازار و یا رشد بسیار کند
و مجموع این عوارض در نهایت نه فقط جذابیت سرمایه گذاری در اجرای طرحهای توسعه را برای سرمایه گذاران کاهش میدهد بلکه باعث افول و تضعیف روز افزون سازمان در مقابله با رقبای بزرگ و حرفهای خواهد شد. بنابراین گام چهارم راهکار جامع توسعه سازمانی شرکت امیدجوانان که توسط شرکت منشور هنر بامداد بعنوان معاونت برندینگ و فروش این شرکت ارائه می شود، پاسخی کامل است برای رفع این موانع و بسیاری موانع دیگر در حوزه برندینگ و فروش که در ادامه به بیان جزئیات بیشتری از آن خواهیم پرداخت.
حوزههای اثر بخشی مدیریت یکپارچه برندینگ و فروش
توسعه : هماهنگی موثر بین برندینگ، بازاریابی و فروش در نهایت به افزایش فروش و سودآوری سازمان منجر میشود. با داشتن استراتژیهای یکپارچه و متمرکز، سازمان میتواند بازارهای جدیدی را کشف کند و سهم بیشتری از بازار را به دست آورد.
تقویت هویت برند : هماهنگی بین برندینگ، بازاریابی و فروش به افزایش شناخت و شناساندن برند کمک میکند. وقتی تمامی این بخشها با یکدیگر هماهنگ عمل کنند، پیام واحدی به مشتریان ارسال میشود که باعث تثبیت جایگاه برند در ذهن مشتریان میشود.
افزایش اعتماد مشتریان : وقتی مشتریان پیامهای مشابه و هماهنگ از یک برند دریافت میکنند، احساس اعتماد بیشتری نسبت به آن برند پیدا میکنند.
کارایی بیشتر : یکپارچگی در فعالیتهای مختلف سازمان باعث کاهش دوبارهکاریها و افزایش کارایی میشود. وقتی برندینگ، بازاریابی و فروش همگی در یک جهت حرکت کنند، منابع سازمان به صورت بهینهتری استفاده میشوند.
بهبود تجربه مشتریان : هماهنگی در این بخشها منجر به بهبود تجربه مشتریان میشود. مشتریان با یک جریان هماهنگ و یکپارچه از ارتباطات، تبلیغات و فروش مواجه میشوند که این امر تجربه کلی آنها را بهبود میبخشد.
افزایش فروش و درآمد : وقتی برندینگ، بازاریابی و فروش هماهنگ عمل کنند، احتمال تبدیل مشتریان بالقوه به مشتریان واقعی بیشتر میشود. بازاریابی موثر میتواند مشتریان جدید جذب کند و تیم فروش میتواند این مشتریان را به خرید وادار کند.
انعطافپذیری بیشتر در برابر تغییرات بازار : یک سازمان با مدیریت یکپارچه برندینگ، بازاریابی و فروش میتواند سریعتر و موثرتر به تغییرات بازار واکنش نشان دهد. هماهنگی بین این بخشها به سازمان امکان میدهد تا به سرعت استراتژیهای خود را تنظیم کرده و تغییرات لازم را اعمال کند.
بهبود همافزایی تیمها : هماهنگی بین تیمهای برندینگ، بازاریابی و فروش به ایجاد همافزایی مثبت بین این تیمها کمک میکند. وقتی همه تیمها درک مشترکی از اهداف سازمان داشته باشند و برای رسیدن به آنها با هم همکاری کنند، نتیجه نهایی بهتر خواهد بود. این همافزایی میتواند به نوآوریهای بیشتر و ایجاد ایدههای جدید منجر شود.
بهینهسازی منابع مالی : مدیریت یکپارچه به سازمان کمک میکند تا هزینههای خود را بهینهسازی کند. با برنامهریزی دقیق و هماهنگی بین بخشها، میتوان بودجهها را به گونهای تخصیص داد که بیشترین بازدهی را داشته باشد. این امر میتواند به کاهش هزینهها و افزایش سوددهی منجر شود
مثال:
شرکت اپل : یکی از بهترین مثالهای مدیریت یکپارچه برندینگ و فروش، شرکت اپل است. اپل توانسته است با ایجاد یک تجربه مشتری یکپارچه و منسجم، برندی قوی و پایدار بسازد.
استراتژی برندینگ اپل : اپل از همان ابتدا بر روی ایجاد یک برند قدرتمند و منحصر به فرد متمرکز شده است. شعارها، تبلیغات، طراحی محصولات، و حتی تجربه خرید در فروشگاههای اپل، همگی با هم هماهنگ هستند تا یک تصویر واحد و قوی از برند اپل را در ذهن مشتریان ایجاد کنند.
استراتژی فروش : اپل نه تنها محصولات با کیفیتی ارائه میدهد، بلکه تجربه خرید را نیز به یک تجربه بینظیر تبدیل کرده است. فروشگاههای اپل به گونهای طراحی شدهاند که مشتریان بتوانند به راحتی محصولات را تست کنند و از خدمات مشتریان بهرهمند شوند.
تجربه مشتری : تجربه مشتری در اپل از لحظه ورود به فروشگاه یا بازدید از وبسایت تا خدمات پس از فروش، یکپارچه و مثبت است. این تجربه مثبت باعث افزایش اعتماد و وفاداری مشتریان به برند اپل شده است.
نتیجهگیری
مدیریت یکپارچه برندینگ و فروش میتواند به سازمانها کمک کند تا با ارائه پیامهای هماهنگ و منسجم به مشتریان، تجربهای یکپارچه و مثبت را فراهم کنند و در نتیجه عملکرد کلی سازمان را بهبود بخشند. این رویکرد به بهبود شناخت برند، افزایش اعتماد و وفاداری مشتریان، افزایش کارایی و اثربخشی، و پاسخگویی سریع به نیازهای بازار منجر میشود و در نقطه مقابل، نادیده گرفتن این مهم در شرایط رقابتی امروز میتواند شاهراه حیات و توسعه سازمان یعنی بخش فروش را به مرور زمین گیر کرده و ادامه حیات سازمان را مختل نماید. پر واضح است در این شرایط حتی فکر کردن به توسعه سازمان محال و غیر طبیعی خواهد بود.
این در حالیست که با یک تصمیم مدیریتی حرفهای و اصولی میشود جلوی وقوع بحرانهای زیادی از این دست را گرفت. بدیهی است راهکار مدیریتی توسعه سازمانی شرکت امیدجوانان راه حلی است جامع و یکپارچه برای جلو گیری از وقوع تمامی چالشها و بحرانهای حفظ پایداری، رشد و توسعه .